دانلود رمان جاده بیراهه از مهسا عادلی pdf

دانلود رمان جاده بیراهه از مهسا عادلی pdf
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان:عاشقانه،پلیسی
خلاصه رمان جاده بیراهه
دانیال سرگرد جوانی که در پی پرونده ی قتل سریالی متوجه خیانت زنش می شه و … میران و لینا …
دختر و پسری که پنهانی صیغه ی هم شدند…میرانی که از خانواده طرد شده با یک پدر خلافکار آیا می تونه رابطش رو حفظ کنه؟
فربد و فرزامی که خیلی زود یتیم شدند …فربدی که پا تو راه اشتباهی می ذاره و فرزامی
که بی خبر از همه جا پاش به یه رابطه ی مجازی باز می شه و …
این داستان جمع شده ی هفت موضوع متفاوت هستش و در نهایت هفت داستان بهم متصل می شن..
قسمتی از رمان
صدای گرفته و زخمی اش به گوش دختر رسید. نگاهش بغض داشت اما بارش نه! انگشتانش مشت شد و
ناخن های کوتاه کف دستش را خراش داد. از نوجوانی یاد گرفته بود که سخت باشد… که مرد باشد…
شاید او راست میگفت افکارش عقب مانده است. شاید عقایدش هم مانند احساساتش بیات شده بود…
در جواب تمام بی حرمتی های زن لب گزید و گفت: -من شوهرت بودم! چهطور می تونی تو چشام خیره بشی و
از یه مرد دیگه حرف بزنی… زمانی که هنوز نیم ساعتم نگذشته از جداییمون؟! چهجوری نگاهت میتونه انقدر بی شرم باشه؟!
کی این همه بی رحم شدی؟ گامی به عقب برداشت و مغموم تر ادامه داد:
– من عاشقت بودم. برات از همه چیزم زدم. چیکار باید میکردم که نکردم؟!
من همیشه برای این زندگی جنگیدم پروانه. من زندگی و زنمو دوست داشتم. سنگ شدی تا به من خیانت کنی؟!
چهطور تونستی؟! دمی گرفت و هوا را با تمام وجود درون ریه هایش هدایت کرد: -قرار بود با هم بسازیم نه اینکه ویرون کنیم!
قرار بود عاشقی کنیم…دست همو بگیریم، نه اینکه بدتر هل بدیم هم دیگه رو تو چاه. میدونستی مثل پسرای دور و برت نیستم.
از اول گفتم بهت من اون مرد ایدهئال رویاهات نیستم…گفتی نه، دوست دارم!
گفتی اما زدی زیرش، تو کل این چهار سال من چند بار از تو عاشقی دیدم؟ چند بار درک کردن دیدم؟!
وقتی اومدی تو زندگیم میدونستی با کی طرفی، گند زدی…هم به من، هم به عشقمون…هم به تمام زندگی که باهات ساخته بودم.
خراب کردی…نابودم کردی پروانه…نابود! پوزخند زن حواسش را جمع و قلبش را شکسته تر کرد …
التماس چه کسی را می کرد؟ کسی که او را در پستوی ذهنش کشته بود؟
قیمت۳۶۰۰۰
دیدگاه خود را بگذارید