پرطرفدار

دانلود رمان هتل ماهی pdf  از بهاره حسنی

رمان عاشقانه
دانلود رمان هتل ماهی pdf  از بهاره حسنی

دانلود رمان هتل ماهی pdf از بهاره حسنی

برای اندروید و کامپیوتر 

ژانر : عاشقانه،معمایی

خلاصه رمان هتل ماهی

فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن..

حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده..

قاتل کسی نیست جز…

قسمتی از رمان

چمدانم را کف زمین گذاشتم و در را بستم و قفل کردم. داخل خانه سرد و یخ کرده بود. تازه ابان ماه بود، اما هوا کاملا سرد شده بود.

کاپشنم را در اوردم و به سراغ پکیج رفتم. احتمالا ماهک ان را خاموش کرده بود. بعد از راه انداختن پکیج، چمدانم را کشیدم

و به اتاق بردم. تختم دست نخورده بود. من اینجا یک تخت داشتم، اما عملا این جا زندگی نمی کردم.

فقط کمی وسیله داشتم. روی تخت نشستم و به اطراف نگاه کردم. همه چیز تمیز و شسته و رفته بود.

باید بلند میشدم و به کارها می رسیدم. کمی خرید برای یخچال خالی و کمی رسیدگی به خانه و

دیدن ماهک و تشکر از او. اما نمی توانستم. جوری روی تخت نشسته بودم، مثل اینکه پاهایم را سیمان گرفته بودند.

با صدای زنگ در، با اجبار از جا برخاستم. از چشمی نگاه کردم و لبخند کوچکی روی لبم امد. مثل همیشه

سر وقت و اماده، و همیشه حاضر به کمک. ماهک پشت در بود. قفل بالا را باز کردم و در را گشودم.

با لباس بیرون بود. همراه با دو کیسه بزرگ خرید، که از شدت سنگینی شان کمی سرخ شده بود.

با عجله یکی از کیسه ها را از او گرفتم و به اشپزخانه بردم. امد و ان یکی را هم روی میز گذاشت.

بعد بدون حرفی، مرا بغل کرد. محکم. و بعد زیر گریه زد. بغضم را فرو خوردم. در این مدت انقدر گریسته بودم

که چشمانم مشکل پیدا کرده بود. دایم قرمز و ملتهب بود و می سوخت و اشک ریزش داشت و

باید قطره چشمی مصرف می کردم. بعد که کمی خالی شد، شالش را باز کرد و روی دسته صندلی

گذاشت و شروع کرد به جابه جا کردن چیزهایی که خریده بود. ماهک مثل اسمش بود. یک تکه ماه.

 

قیمت۳۳۰۰۰

 

  • نام کتاب:

    هتل ماهی

  • نویسنده: بهاره حسنی
  • ژانر: عاشقانه،معمایی
  • تعداد صفحات: 1027
  • رمان های پیشنهادی

    دیدگاه خود را بگذارید